آخرین بار تو هاید پارک لندن حسابی گریه کردم؛
بعد از مدت ها بود که گریه می کردم
در حال حاضرهنوز هم جا دارم واسه اشک ریختن ..عجیبه !
وجودم اروم ارومه ..تنها یه حس اشنا که هزار ساله باهامه ..
داره دیوونه ام می کنه
۱۳۸۸ تیر ۱۶, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
منم همیشه دنبال بهونه هستم برای گریه کردن، تنهایی، حالی که تو گریه و خالی شدن هست تو کوبیده خوردن هم نیست خخخ
ارسال یک نظر