امروز کلی عزمم رو جزم کردم و رفتم پارک سوو ، آی راه رفتم ، آی دویدم ...بعد از مدت ها وسط شهر بودن ، دلم یک فضای باز می خواست و رفتم این پارک رو فتح کردم.کله ام هوا خورد حسابی...به به
همش فکر می کردم به اینکه همه ء آدم ها از لحظه اي كه به دنيا میان تا وقتي كه مي ميرند مسيري رو طي مي
كنند.
اين مسير می تونه متغییر باشه . تغييرات اش هم به زمان،اتفاقات،جغرافيا و شرایط غیر منتظره بستگي داره.يه جاهايي راهه يه جاهايي بي راه. حالا من چه قدر راه رفتم، چقدر بیراه ، بماند ....هر دو تاثيراتي كه بايد مي گذاشتند رو
گذاشتند.
ولي بايد ديد كه الان من چقدر انرژي دارم براي بي راه رفتن و اين كه
چقدر مي تونم تشخيص بدم كه راه رو اومدم يا بي راه رو
ولي بعضي وقت ها مسير بي راه ها خيلي جذاب و قشنگه!خدا رو شكر كه حداقل از بیراه ها هم برای خودم راه ساختم ....
این جا ایستاده ام با کوله باری از تجربیات، خاطرات و آموخته های خواسته و
نا خواسته. به راه های آمده فکر می کنم و به راهی که می خواهم بروم، اینجا هستم با چشمایی که هنوز می تونه از ذوق برق بزنه و شاد باشه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر