۱۳۹۲ آبان ۷, سه‌شنبه

رییس مجموعه ای که توی زندگی می کنم رو امروز دیدم ،یعنی برای پروژه ام لازم داشتم باهاش مصاجبه کنم. چون آخر وقت بود به جای این که من برم دفترش،  آقای رییس  اومد به  استدیوی  من، یک دوری توی تابلوهای عکاسی ام زد واین کجاست و اون کجاست  و بعدش هم نقاشی نصفه نیمه  ای که  روی میز پخش بود رو دید .بعد هم که من سوالهام رو شروع کردم.کارمون که تموم شد.
ازش می پرسم ایران رو می شناسید ، میگه که تا حالا نیومده .بهش میگم به این بدی که توی مدیا نشون میدن هم نیست  وبعضی وقتها خیلی گنده می کنند، هر آنچه هست و نیست رو..
بهم میگه صبح توی اخبار خوندم که ۱۷ نفر رو اعدام کردن، میگم خوب درست میگن
میگه توی ایران سنگسار وجود داره، میگم خوب آره وجود داره...
.......
و من سکوت نمی کنم بلکه خفه میشم.

هیچ نظری موجود نیست: