رون بارون به نتیجه رسید که:
بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می کند
۱۳۸۸ آذر ۳, سهشنبه
۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه
غلامحسن ساعدی و پاریس
امروز داشتم مطلبی می خوندم در مورد غلامحسین ساعدی ،بنده خدا در پاریس فوت کرده و توی قبرستان پرلاشز دفن شده.جالبه برام که غلامحسین ساعدی در پاریس هیچ چیز را واقعی نمیدیده ، یک جایی میگه که :
«تمام ساختمانهای پاریس را عین دکور تاتر میبینم. خیال میکنم که داخل کارت پستال زندگی میکنم».
حتی لبخند این شهر رو هم غریبانه میدیده:
خیزابههای وحشت
خیزابههای زهر
میگذرد از رگ
غربت خرابهای است پر از کژدم
نه جگر را آبله میکارد
که روح را
شبها گذشته است
کابوس این چنین
میشکوفد
لبخند را چارهای نیست
در انتظار مرگ
که نمیخواهد و نمیآید
اشتراک در:
پستها (Atom)