۱۳۹۱ اسفند ۱۳, یکشنبه

برای یک دونه خواهرم

یک جایی می خوندم که  یادم نمیاد کجا بود! ، زبان های مختلف و روش های مختلف تعاریف های  خودشون رو برای موسیقی سمفونیک دارند و لی همشون شرط و شروط خودشون رو برای اینکه یک موسیقی سمفونیک  باشه دارند. اگر بخواهیم از آن تعاریف که گاهی ممکن است غیر قابل درک و مبهم باشند فاکتور بگیریم و به زبان خیلی ساده آن را وصف کنیم ، مهم ترین شاخصه سمفونیک شدن یک موسیقی  وجود تکامل هست .
تکامل به معنی   تغییر، رشد و شکوفایی.
سمفونی شماره 5 بتهون نتهای  ساده داره .در این سمفونی تم اصلی خیلی تغییر میکنه طوری که گاهی قابل شناسایی نیست. اگر این قطعه رو بدقت گوش بدیم، می بینیم که چطور آرام و یا بلند نواخته میشه و یا تغییر گام و ساز داره ، گاهی تند میشه ، گاهی کُند، اما در اصل مثل تنه درختی است که گاهی گل می دهد و گاهی گل هایش تبدیل به میوه می شوند. همه جا  هویتش با هاش هست.
توی زندگی شخصیمون هم کلاسی ها ، همکارها، دوستها، چه کسایی که به ما نزدیک تر هستند ، یا کسایی که باهاشون  با فاصله رفتار می کنیم...و آدم هایی که با هدف های مختلف  وارد زندگیمون میشوند ، می آیند و می روند. عشق ها متولد می شوند و می میمیرند. گاهی رابطه ها شکلشون عوض میشه و در غالبی دیگر متولد می شوند. هم صحبت ها مون   و آنهایی که نشستیم باهاشون ، درد دل کردیم (اصلا  به درست و غلط بودنش خیلی کاری ندارم ) پای حرفهایمان بودند ، دیر یا زود می روند و مسیرهای زندگیمون عوض میشه . شاید باشند و تکرار  بشند و  نقششون تغییر کنه ولی همه چی قابل تغییر هست.

مهم هنر زندگی کردن و لذت بردن از سمفونیک بودن آن هست و لاغیر.
زندگی پر است از "تکامل" که لازمه اش تغییر است.
زندگی پر است از "تکرار" که پایه واریاسیون است. نوعی تکرار در یک تم ساده که هر بار با "تغییری جزئی" انجام می شود. گاهی ما را به پوچی می کشاند و حتی تکامل را از یادمان می برد.
زندگی پر از سکانسهایی که یک گروه از نت ها را در "شرایط تازه ای تکرار" می کند. هر چه در این تکرار ها تغییر بیشتری انجام شود و گسترده تر باشه ، زندگی سمفونیک تر می گردد. سکانس رنگ دیگری به تکرار می دهد و شرایط تازه را همواره به ما یادآوری کرده و امید به پیشرفت پر رنگی تر میشه.
در زندگی مثل یک آهنگساز بزرگ و ورزیده بودن هنرمندی میخواد که بشه با دادن تغییرات از یک تم ساده و 4 نت ساده ابتدایی، یک قطعه موسیقی  خلق کرد.

هیچ نظری موجود نیست: