۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبه


دیشب خیلی خوب نخوابیدم ....درد داشتم و حدود ساعت دو از خواب بیدار شدم، گیجِ گیج، وسط درد و دارو و سکوت شب شروع کردم اینترنت بازی . عجب دنیای عجیب غریبی هست یکی نوبل گرفته ، یک گوشه دنیا شش ماه یا نمیدونم شاید هم بیشتر دارند آدم می کشند ، در نهایت قساوت...این وسطها زن باردار سارکوزی رفته بازدید مدرسه مد...ولی دلم به دو دلیل سوخت ....دکتر مشایخی به خاطر سرطان فوت شدند و استیو جابز...وای از این سرطان
درد خودم یادم رفت ...دکتر مشایخی رو از نوشته هاش می شناختم و لی استیو جابز ....هفت سالی هست که با تولیدات شرکت اپل زندگی می کنم.به نظر من ادیسون نسل ما هست این آقا...این مرد با چهره مصمم و دوست داشتنی که بیماری تکیده اش هم کرده بود دوست داشتنیه !
این نوشته ترجمه بخشی از سخنرانی اش توی دانشگاه هست ...عمیق ، آروم و امید بخش
مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آن‌هایی که می‌خواهند بمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترك در زندگی همه‌ی ماست. شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنه‌ها را از میان بر می‌دارد و راه را برای تازه‌ها باز می‌کند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن تو زندگی بقیه هدر ندهید.
هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند. و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید

هیچ نظری موجود نیست: