دیشب خواب دیدم که قاتلی هستم فراری و در حال فرار.در تلاشم که مدارک قتل را از بین ببرم و از طرفی هم کلی عذاب وجدان داشتم . تمام شب را تو ترس
واسترس گذراندم . نزدیکای صبح وقتی از خواب بیدار شدم بی نهایت
خوشحال بودم از این که قاتل نیستم ، خیلی خیلی زیاد. الان خیلی خوشحالم. انگار بقیه درگیری های ذهنی ام بعد از این خواب تبدیل به یه سری موضوع های احمقانه شدند. خدایا
شکرت. قاتل نیستم.
۱ نظر:
nemidonam bekhandfam ya na vali darket mikonam adam az in khaba mibine khoshhal mishe ke bidar shode
ارسال یک نظر