۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

چشمان جهان


دیشب توی جلسه بودم با عنوان گپ دوستانه با رضا دقتی ، تو یک کافه در کنار رود سن و دیدی خوشگل به پوندونوف ، با هیجان خاص خودش کلی عکس نشون داد از شروع کارش در ایران تا امروز . همه جا بوده ، هرجایی که عملا انسانیت زیر سوال رفته و احتیاج بوده به کسانی که ثبت کنند و اطلا ع رسانی. از ایران و انقلاب ، داستان غم انگیز کردستان ایران ، پاریس و خدحافظی با غلامحسین ساعدی، قحطی آفریقا، گم شدگان روندا، دهکده های تاجیک در چین ، نسل کشی صربستان ، افغانستان، فلسطین و....کلی اتفاق که در طی سه دهه گذشته افتاده.

درمیان خاطراتی که تعریف می کرد یکی از جالب ترین بخشها این بود که ظاهرا توی لبنان با گاز فسفر مسموم میشوند ، مسمومیت مرگ آسا نبوده و بخشی ازریه هاشون تحلیل میره ، به پاریس منتقلشون می کنند. بعد از دو ماه بستری شدن توی تو پاریس ، دکترشون میگه که باید برید سه – چهارماهی هوای کوهستان داشته باشید،می پرسه میرید آلپ یا پیرنه. که ایشون پیشنهاد می کنند که برند افغانستان هم خوبه.نهایتا وسط تعجب و بهت دکتر راهی افغانستان میشوند!!

نهایتا معتقد هستند که ما صدای کسانی هستیم که بی صدایند، ما اینجا هستیم تا جهان چشمانش را به روی دردها و جنگ‌ها نبندد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

باز هم خالی بندی آدم های معروف برای یه ذره معروفیت بیش تر و باز یه مشت طفل معصوم که این حرف ها باورشون شد.